یک چیزی به آن می دهی (مواد اولیه)
یکسری عملیات بر روی آن انجام می شود
و یک خروجی تحویل می دهد
حال نگاه کن ببین چه چیزی داری به بدنت تحویل می دهی؟
لاشه هایی پر از کلسترول
مواد حیوانی که بدن را از اسید اوریک و لاکتیک پر می کند
وقتی آن بدن مرده در حال سرخ شدن است، ببین این حس تهوع آور
بویی که از همینجا هشدار را به تو می دهد
ناخوراکی که آنرا بزور در زیر دندان می جوی
وای بر معده که چگونه می خواهد این را هضم کند
آنقدر باید چرخ کنند و خوش طعم کننده به آن بزنند که بوی نامطبوع آن از بین برود
به زور نوشابه های مضر پایین فرستاده می شود
حال نوبت عملیات است
معده انسان مناسب گوشتخواری نیست
برای هضم سیب ساخته شده است
قند شیر را هم نمی تواند هضم کند و نفخ نفاخ آغاز می گردد
حال باید کلی اسید ترشح کند
به ارگان های بدن فشار وارد می کند
روده های انسان طولانی و گوشت زود فاسد می شود
عفونت می کند
هضم آن حتا تا چند روز هم می رسد
یبوست جا خوش کرده و حرکت ضایعات متوقف می شود
جذب پایین می آید
هی می خوری ولی جذب نمی شود
کمبود پیدا می کنی، کم خونی، کمبود ویتامین، کمبود مواد حیاتی
حس سنگینی و کرختی بعد از این خوراک بدن را فرا می گیرد
کبد نمی تواند به این راحتی از شر چربی ها خلاص شده و تصفیه سازی آن کند می شود
چربی های مضر راه رگ ها را کپ کرده و هر آن سکته ممکن است
بویژه رگ های ظریف مغز که براحتی مسدود می شوند
این جریان و سیر خوراک بود در بدن
فریاد پنهان جسم را بشنو
و به آن ندای مثبت بده
حال اگر سیبی خورده بودی
در نیم ساعت چنان هضم و جذب و دفع شده بود که اصلا متوجه نمی شدی
به این می گویند خوراک حقیقی