دکتر آذر گواهینامه های (Certificates) مختلفی در امور تغذیه از گروه ها و سازمان های مختلف تغذیه از جمله Our Place International دارند که در آن اصول روزۀ آب و درمان بیماری ها توسط این متد و سپس تغذیۀ سالم را آموخته اند.
دکتر آذر که به مدت بیش از پانزده سال در یکی از بیمارستان های بزرگ کالیفرنیای جنوبی با سمت مشاور مشغول به کار پزشکی و درمان بیماران بود، تصمیم گرفت که کلیۀ دانش و تجربه و وقت خود را صرف درمان طبیعی و پزشکی بدون دارو از طریق تغذیه و رعایت اصول طبیعی سلامت نماید. ایشان اکنون در مطب خصوصی خود در کالیفرنیای جنوبی به درمان طبیعی بیماران مشغول بوده، همچنین سمینارها و مجالس بحث و گفتگو در مورد تغذیه و درمان طبیعی را برای عموم مردم در کتابخانه ها و مراکز عمومی و انجمن ها برگزار می کنند.
دکتر زرین آذر همچنین در سمت مشاوره با کلینیک دکتر "دیوید کلین" (David Klein) که خام گیاهخوار بوده و بیماران را با روش تغذیه درمان می کنند، همکاری دارند.در این بخش قسمت دوم از صحبت های خانم دکتر زرین آذر را برایتان ارائه می دهیم با عنوان: خام گیاهخواری و تامین ویتامین هاآیا لازمِ است که ما در کنار رژیم گیاه خواری یا خام گیاه خواری از مکمل های ویتامین استفاده کنیم؟هر وقت کسی این سوال را از من می پرسد به او پاسخ می دهم که فکر نمی کنم کسی که گیاهخوار است نیاز به مکمل داشته باشد ولی کسی که گوشتخوار است بدون شک نیاز به مکمل دارد. همانطور که گفتم گیاهخواری و خام- گیاهخواری رژیم اصلی بدن انسان است. ب و نیازی به قرص مکمل نیست. قرص های مکمل چند دهه است که در بازار آمده اند زمانی که بشر به طور طبیعی غذا می خورد قرص مکملی وجود نداشت. و اتفاقاً با رژیمی که امروزه وجود دارد، رژیم همه چیز خواری و علاوه بر آن رژیم مصرف کنسروها، مصرف غذاهای بسته بندی، نوع زندگی غیر سالم ، این ها باعث می شوند انسانها دچاره کمبودِ ویتامین ها شوند. موضوع دیگر که باید در اینجا اشاره کنم این است که در آزمایشگاههای ما آزمایش می شود که یک غذا بعنوان مثال یک سیب را به شکل اصلی و کامل برمی دارند و تجزیه می کنند و به مواد مختلف آن نگاه می کنند تا ببینند چه ویتامین هایی در آن است، و بگویند که کدام ویتامین کم و کدام ویتامین زیاد است. بدن انسان اینطور کار نمی کند. بدن ما با مواد غذایی اینطور رفتار نمی کند. وقتی یک سیب می خوریم، بدن نمی گوید که: "اوه حالا کلسییُمش رو در بیارم ،حالا ویتامین ب را !!." بنابراین، اینکه آن قرص مکمل را بخوریم یا نخوریم به دیدگاه ما در برخورد با مواد غذایی برمی گردد. اکر گیاهخوار باشیم، اگر یک رژیم غذایی خوب داشته باشیم اگر 80 تا 85% مواد غذاییمان را از سبزیجات و میوه جات تازه استفاده کنیم و اگر بعد های دیگر زندگی مان سالم باشند. هیچ نیازی به مصرف هیچ نوع دارو و قرصی نداریم.کسانی هستند که دوست دارند خام گیاهخوار بشوند یا از رژیم وگان یا گیاهخواری استفاده کنند ولی نگران این هستند که چون گوشت ، تخم مرغ و لبنیات مصرف نمی کنند، بدن آنها از کجا کلسیم و پروتئین و ویتامین ب 12 و سایر اسیدهای آمینه را جذب کند؟
خام گیاهخواری و تامین ویتامین ب 12 و اسدهای آمینه این سوالی است که به طور روزمره از من پرسیده می شود و دلیل آن این است که تبلیغات وسیعی توسط کمپانی های تهیّه گوشت و تهیّه مواد لبنی به طور مرتب انجام می شود که در آن می گویند که گیاهان دارای این ماده و یا آن ماده لازم برای بدن نیستند. امروزه ثابت شده که تمام این مسائل، تمام این تبلیغات، غلط هستند. دوره ای بود که می گفتند غذاهای گیاهی دارای پروتئین های کامل نیستند. امروز ما می دانیم که مصرف غذای گیاهی بطور کامل تمام اسید آمینه های ضروری را تامین می کند. یک نکتۀ جالب این است که کسانیکه ادعا می کنند؛ گوشت دارای تمام اسید آمینه های اضافی است، باید این نکته را بگویم که اگر بشود تمام اسیدهای آمینه لازم را از طریق ماده حیوانی گرفت ما باید یه گاو را دُرسته بخوریم. چرا؟ چون مغز آن یک نوع اسید آمینه به ما می دهد، جگر آن یک نوع اسید آمینه به ما می دهد، ماهیچه آن یک نوع اسید آمینه یا چند نوع اسیدآمینه به ما می دهد. پس اینطور نیست که وقتی گوشت می خوریم تمام اسید آمینه های ضروری و لازم را از همان یک تکه گوشت بگیریم. ولی با این همه امروه ثابت شده است که تمام گیاهان وقتی که در مجموعه ای از سبزیجات و میوه جات و غلات و حبوبات بخصوص به شکل جوانه زده مصرف بشوند و البته دانه ها و مغزها، آنوقت ما تمام اسیدهای آمینه ضروری و نه تنها اسید آمینه های ضروری بلکه تمام اسیدهای چرب ضروری را نیز خواهیم گرفت. بدون اینکه آن میزان کلسترول یا مواد اضافی رو که در گوشت و موادحیوانی وجود دارد که میدانیم برای بشرخوب نبوده است را دریافت کنیم. امروزه بسیاری از بیماری هایی که داریم ،مثل بیماری سکته قلبی یا بیماری سرطان از نظر مرگ و میر و همچنین از نظر میزان بودجه ای که صرف درمان این بیماری ها می شود، در رده های بسیار بالایی قرار دارند.و در مورد ویتامین ب 12 ، در حقیقت ویتامین ب12 نه از طریق گیاهخواری نه از طریق گوشتخواری به بدن نمی رسد. ویتامین ب 12 توسط باکتری ها ایجاد می شود. یعنی گاو و گوسفند هم ویتامین ب 12 مورد نیاز خوشان را نمی سازند. بلکه این ویتامین توسط باکتری ها در خاک ساخته می شود که بعد این باکتری ها همینطور در شکمبه گاو و گوسفند و همچنین در رودۀ بزرگ انسان می توانند این ویتامین را بسازند که بعد به مصرف انسان یا به مصرف گاو و گوسفند برسد. اگر امروزه کمبود ویتامین ب 12 وجود دارد به همان اندازه در گوشتخواران هم کمبود آن وجود دارد، من مورد های کلینیکی را دیده ام که دچار کمبود ویتامین ب12 هستند و در حقیقت حتی یک مورد گیاهخوار تا به امروز ندیده ام که دچار کمبود ویتامین ب12 باشد.ولی چرا امروزه بشر ممکن است دچار کمبود ویتامین ب 12 بشود؟ به دلیل استریلیزه کردن، به دلیل اینکه گیاهانمان را در خاک هایی پرورش می دهیم که از محصولات شیمیایی در آن استفاده می کنند. در نتیجه بسیاری از باکتری های خوب ،نه تنها در گیاهان از بین می روند، نه فقط در خاک از بین می رود، بلکه در رودۀ انسان نیز از بین می رود و یک مورد دیگر در مورد گوشتخواران این است که میدانیم امروزه بسیاری از آنتی- بیوتیک ها را به گوشت ها اضافه می کنند، به غذای دام ها اضافه می کنند زیرا روشی که آنها را نگهداری می کنند آنقدر ناسالم است که مجبورند به آنها آنتی بیوتیک بدهند تا از بیماری عفونی جلوگیری کنند. این آنتی بیوتیک وارد گوشت ، شیر ، تخم مرغ می شود و از این طریق به بدن انسان می رسد. و بعد این آنتی بیوتیک ها در رودۀ بزرگ باعث کشته شدن باکتری های خوبی که بشر به آنها نیاز دارد، می شود .باکتری های خوبی که همواره در رودۀ بزرگ انسان زندگی می کنند تا بتوانند یک محیط طبیعی خوب برای سلامت رودۀ بزرگ ایجاد کنند و همچنین برای فعالیت باکتری- های مفید که ویتامین ب12 نیز تولید شود.lبه علاوه ویتامین "کا" نیز تولید می شود و رشد این باکتری های خوب باعث می شود که از رشد باکتری های بیماری زا جلوگیری شود. امروزه این عدم تعادل را می بینیم که نه فقط تاثیرش در ویتامین ب12 است بلکه تاثیرش در بسیاری از بیماری های رودۀ بزرگ و حتی رودۀ کوچک هم دیده می شود و حتی تئوری هایی وجود دارد که می گویند؛ امکان دارد حتی دلیل بیماری کولیت به خاطر این مسئلۀ اختلالی باشد و یا خیلی از بیماری های هضم و جذم بخاطر این اختلالات در رودۀ بزرگ است که در محیط طبیعی روده بوجود آمده است. بنابر این اگر بخواهم خلاصه کنم : در گیاهخواری هیچ نگرانی ای در مورد تامین اسیدهای آمینه نیست. تمام آنها تامین می شوند و حتی بهتر تامین می شوند. در مورد ویتامین ب12، توصیه من این است که کسانی که گیاهخوار هستند سعی کنند حدود 80 تا 85% خام گیاهخواری کنند و حتماً تا جایی که می توانند مصرف مواد غذایی شان بدون استفاده از مواد شیمیایی باشد و در ضمن تهیه آن مواد غذایی نیز بدون استفاده از مواد شیمیایی باشد. در اینجا ما به آنها می گوییم مواد ارگانیک یا بیولوژیک . "ساده ترین راه برای تاًمین ویتامین ب12 و تاًمین این باکتری ها این است که هر کسی یک باغچۀ کوچک در خانه اش درست کند."حتی اگر در آپارتمان یک بالکن دارد یا یک جعبه، خاک خوب بدون استفاده از مواد شیمیایی شروع کنید به کاشتن تربچه ،سبزیجات و بدون اینکه این سبزیجات را شستشو دهید، مصرف کنید. به این طریق باکتری های خوب وارد بدن می شوند. لازم است که در اینجا متذکر شوم که میزان نیاز بدن به ویتامین ب 12 بسیار کم است. و میزان ویتامین ب12 هم تا حدود 7 تا 8 سال ذخیره در کبد انسان وجود دارد. بنا براین اگر کسی گیاهخوار شد اولاً اگر گیاهخوار باشد و به روش درست تغذیه گیاهخواری که مصرف مواد خام سبزیجات و میوه جات است، به هیچ وجه دچار کمبود نخواهد شد. اگر کسی گیاهخوار است ولی روش درستی از نظر مصرف مواد گیاهی ندارد مثلاً همیشه ماکارونی یا غذاهایی که به شکل بسته بندی یا کنسرو عرضه میشود را مصرف می کند،موادی که گیاهی هستند اما بسته بندی و کنسرو هستند را مصرف می کند، به این افراد توصیه می کنم ویتامین ب- 12 شان را بعد از هر 2 یا 3 سال یک بار چک بکنندو ببینند که چطور است؟ من تا به حال کسی را ندیده ام که با یک تغذیه درست گیاهخواری دچار کمبود ویتامین ب 12 بشود اما در گوشتخواران دیده ام.خام گیاهخواری و تامین کلیسم در مورد مصرف شیر و تخم مرغ و عسل در کنار رژیم گیاهخواری نظرتان چیست؟نه تنها دلیلی برای مصرف آنها نمی بینم بلکه مصرف آنها مضر است. اولین کاری که من می کنم زمانی که هر بیماری به مطب من می آید یا می خواهد با من کار کند. اوّلین توصیه ام این است که بلافاصله شیر و موادلبنی را کنار بگذارند. برای اینکه شیر برای بدن بسیار محرک و آلرژی زا تر است حتی نسبت به گوشت بیشتر.
گوشت که در حال حاضر مشکلات خودش را دارد. ولی شیر مشکلات بسیاری دارد، نه تنها مشکلات گوشت را از نظر تغذیۀ غلط دامها، از نظر طرز نگهداریِ غیر سالم دام ها ، از نظر اضافه شدن استروئیدها و انواع و اقسام آنتی بیوتیک هایی که در شیروجود دارد . شیر نه تنها این مسائل را دارد بلکه چیزهای بیشتری هم دارد.خیلی ساده اگر دوباره به طبیعت مراجعه کنیم، میبینیم که هر موجودی در طبیعت تا یه دورۀ خاصی شیر میخورد و اونم دورۀ نوزادی اش است. انسان نیز تا 2 سالگی از شیر مادر استفاده می کند. آیا طبیعت نمیفهمیده؟ که اگر قرار بود به شیر خوردن ادامه دهیم، شیر مادرمان که بهترین منبع شیر هست، حتماً ادامه پیدا می کرد. این طبیعت هوشمند در بدن ما بلافاصله آن آنزیمی را که قند شیر را میشکند و تجزیه میکند را بعد از دو سالگی قطع می کند و از همان جا است که خیلی ها به این قند شیر آلرژی دارند و حساس هستند، چون نمی توانند هضمش کنند، چون آن آنزیم وجود ندارد و نتیجه اش این می شود که دچاره نفخ و گاز می شوند. بعد به آنها توصیه میکنند که چی؟ بروید و آنزیمش را به طور مصنوعی بخورید که بتوانید شیر را هضم کنیم. چرا؟ اگر طبیعت به من گفته نخور، چرا من باید بخورم. و علاوه بر این شیر هر مادری برای کودک خودش بهترین شیر است. من قرار نیست شیرِ گاو بخورم، شیرِ گاو برای گوساله خیلی خوب است ولی برایِ من خوب نیست. غذایِ من شیر نیست، غذایِ من شیرِ گاو نیست. اگر بخواهم خیلی علمی تر صحبت کنم، می توانم ساعت ها راجع به شیر برایتان صحبت کنم. دلیل اینکه طبیعت نخواسته است که من و شما بعد از 2 سالگی از شیر استفاده کنیم به دلیل ترکیبات خاصیِ است که در شیر وجود دارد. فاکتورهای رشدی که در درون شیر وجود دارد برایِ رشدِ بچه لازم است، ولی بعد از سن 2 سالگی برایِ من و شما نه تنها لازم نیست بلکه زیان آور است. چرا؟ چون به تولیدِ سلول هایِ سرطانی کمک می کند، به رشدِ سلول هایِ سرطانی کمک می کند. درحال حاضر تحقیقات بسیار زیادی انجام شده که در آنها گفته می شود کسانی که دیابت نوع اول دارند، در حقیقت در این بیماری ها، شیر دخالت هایی دارد. مصرف شیر گاو در آنها دخالت هایی دارد. مسئلۀ دیگری که در مورد شیر است با پاستوریزه کردن و هموژنیزه کردن که یک پروسۀ کلی است که در آن کلیِ تغییراتِ شیمیایی و تغییرات مواد غذایی روی می دهد که بعد نمیدانم از آن شیر چی باقی می ماند و بعد به آن مکمل اضافه می کنند. ویتامینِ "دی" می زنند، که بتواند قابلِ خوراک بشود!!! میدانید که پروتئین هایِ حیوانی، بدن را اسیدی می کنند. بدن انسان باید اندکی آلکالی یا بازی باشد. وقتی بدن اسیدی می شود، این بدنِ هوشمند برایِ اینکه این محیط را برایِ فعل و انفعالات و در حقیقت سوخت و ساز و فونکسیونی که اُرگانهایِ مختلف بدن دارند، مساعد کند، چکار می کند؟از اُستخوانها، کلسیم را استخراج می کند که واردِ خون کند که محیط رو آلکالی بکند. چرا؟ چون کلسیم آلکالی کنندۀ بسیار خوبی هست و در عین حال راحت ترین وسیله است که بدن در اختیارِ دارد که بتواند از اُستخوانها، کلسیم را بیرون بیاورد و در خون قرار دهد و بعد از طریق کلیه دفع شود.بنابراین این بحث که شیر برای ِکلسیم و برایِ پوکیِ استخوان خوب است، نه تنها افسانه ای بیشتر نیست بلکه کلاً متضاد است. یعنی هر چه فردی بیشتر شیر می خورد یا بیشتر مواد حیوانی مصرف می کند، بیشتر خطر ابتلا به پوکیِ اُستخوان را خواهد داشت. آمار این قضیه را به ما نشان می دهد، نیازی نیست که به حرف من یا دیگران گوش بِدهید. آمار کاملاً نشان می دهد؛ امروزه به وضوح در کشورهایی که بیشترین میزان مصرف محصولات لبنی را دارند مثل کشورهای اسکاندیناوی، بیشترین میزان پوکی استخوان در آنها دیده می شود.در مورد مصرف تخم مرغ و عسل چطور؟درموردِ تخم مرغ همان نظری را دارم که در مورد مصرفِ گوشت و شیر دارم، نه تنها نیازی به آن نداریم، بلکه تخم مرغ کُلسترول بالایی دارد و در خودش آنتی بیوتیک ها و استروئیدها را نیز دارد، همانطور که گوشت مرغ در خودش دارد، تخم مرغ نیز دارد، چرا چیزی بخوریم که برایِ بدنمان ضرر دارد.
کلسترولِ تخم مرغ خیلی بالاست و علاوه بر کلسترول، یِک مادۀ حیوانیِ است که محیط بدن را اسیدی می کند و هضمش مشکل است. در نتیجه چرا تخم مرغ بخورم؟ در مورد عسل صحبت متفاوتی است. عسل اگر طبیعی باشد و اگر به شکل خام تهیه شده باشد یک ماده بسیار مغذی است به این دلیل که این زنبور بیچاره هزاران هزار کیلومتر را طی می کند و خواندن داستان زندگی زنبورها و اینکه چطور عسل را تولید می کنند بعنوان غذایِ خودشون و برایِ غذایِ کندو و برایِ پرورشِ ملکۀ مادر و نوزادانِ خودشون خیلی جالب است .من باور دارم کسانی که حامی محیط زیست و دست نزدن به طبیعت هستند و در حقیقت حامی حیوانات هستند، مصرف عسل را به این دلیل که غذایی است که در اصل زنبورها برای خودشان تهیه می کنند و زنبور عسل هیچگاه به ما نگفته است که بیایید و از عسل من بردارید و اگر میدانستم که این حرف را زده است از عسل او می خوردم.