غذای مُرده شکم را بیهوده پر میکند، جهاز هاضمه را اشغال میکند، اشتها را بند میآورد، احساس سیری ایجاد میکند، ولی به سلولهای اصلی و فعال بدن غذا نمیرساند، بلکه سلولهای زائد به وجود میآورد، سُموم مختلف تولید نموده در بدن پخش میکند و اختلالات بیشماری به وجود میآورد. از طرف دیگر ارگانها و غدهها از گرسنگی حقیقی ناقص کار میکنند و بیموقع از کار میافتند. این ارگانهای گرسنه علاوه بر کار طبیعی خود مجبور میشوند شب و روز مبارزه کنند تا این مواد بیگانه را از بدن دور سازند.
اسهال، استفراغ، بیاشتهایی، درد، چرک، جوش، بلقم، تپش قلب، تب و غیره علایم مبارزهی ارگانهاست در مقابل خوراکهای مُرده و سمی که انسان پختهخوار به عنوان غذا هر روز وارد بدن خود میکند. هیچ موجود زنده به غیر از انسان این کار را نمیکند و هیچ کدام از آنها مثل انسان از بیماریها رنج نمیبرد.
متأسفانه ما تا به حال این مبارزهی شفابخش ارگانها را بیماری تصور نموده و به هر وسیلهای که شده، مخصوصاً با سُموم خطرناک و کُشنده سعی میکردیم مانع این مبارزه بشویم، جلوی آنها را بگیریم و خنثی کنیم. مثلاً وقتی مصرف میوه و سبزی خام شروع میکند که معده و رودههای یک نفر را از بازماندهی خوراک پخته و سُموم سرگردان به شکل اسهال پاک کند، ما به خیال این که میوهی خام او را ضرر میزند مصرف آن را قدغن میکنیم. اکنون وضع برای ما کاملاً روشن است و ما میدانیم که اصل بیماری که همهی پختهخواران از آن رنج میبرند سلولهای زائد و سُموم مختلف است که از خوراکهای پخته و سایر مواد مُرده تولید شده به همه جای بدن نفوذ میکند و از طرفی گرسنگی ارگانهاست که از کمبود غذای طبیعی به وجود میآید.
اکنون ما میدانیم اگر ارگانها برای دفع نمودن مواد مُرده گاه به گاه به مبارزه نمیپرداختند، بدن در زیر بار این مواد بیگانه در عرض چند ماه از پای در میآمد. ولی بیچاره ارگانهای گرسنه چقدر میتوانند به مبارزهی خود ادامه بدهند؟ سلولهای اصلی بدن که با تجهیزات مخصوص مجهزند و وظیفهی ارگانها را در عهده دارند فقط از غذای طبیعی به وجود میآیند. در نتیجهی کمبود این نوع سلولها و مبارزهی دائمی آنها، ارگانها به زودی خسته شده و خیلی زودتر از موقع، از کار میافتند. در حقیقت همهی پختهخواران از مسمومیتهای مزمن و از گرسنگی حقیقی تلف میشوند. مثلاً آن نخستوزیر یا رئیسجمهور که در ضیافتها و بانکتها «لذیذترین» خوراکها را میخورد و به حملهی قلبی دچار میشود از گرسنگی میمیرد، یعنی قلب او از کمبود سلولهای فعال و زیر فشار خون آلوده با مواد مُرده و سمی از کار میافتد.
خامخواری همهی بیماریها را برای همیشه ریشهکن میکند. وقتی ما مصرف خوراکهای پخته و داروهای شیمیایی را قطع میکنیم سلولهای زائد و سُموم انباشته شده در ارگانها حل شده از بدن دفع میگردند، ارگانها سیر شده با سلولهای فعال مجهز میگردند، در مقابلِ میکروبها تقویت میشوند و با این وسیلهی اساسی همهی ناراحتیها و بینظمیهای بدن برطرف شده و سلامتی کامل نصیب خامخوار میشود.
پس اسهال، استفراغ، درد، ورم و خلاصه همهی ناراحتیهای جسمی دیگر که ما تا به حال بیماری تصور کرده و با هزاران اسامی علمی کتابها را پر نمودهایم در حقیقت بیماری نیستند بلکه عکسالعملهای شفابخش ارگانهاست در مقابل اصل بیماری یعنی در مقابل مواد مُرده و بیگانه و سمی که شب و روز وارد بدن پختهخوارها میشود. جالبتر این است که در موقع پختهخواری این مبارزه در هزاران شکلهای مختلف و در ارگانهای مختلف دائماً تکرار میشود. نزد خامخوران تازه وارد، مخصوصاً نزد اشخاص سالخورده عکسالعملهای مشابه و حتی گاهی سختتر از سابق مشاهده میگردد، ولی با این تفاوت که این دفعه هیچ نوع مادهی مضر از بیرون وارد بدن نمیشود، فقط سلولهای زائد و سُمومی که سالهای دراز در بدن جمع شده بود حل شده و از بدن دفع میگردد. نزد پختهخواران این عکسالعملها در تمام عمر صدها مرتبه تکرار میشود و روز به روز سختتر گردیده آنها را به مرگ میرساند، ولی در موقع خامخواری با چند نوبت عکسالعمل همهی مواد مضر و بیگانه از بدن خارج میشود و همهی به اصطلاح بیماریها ناپدید میگردند، زیرا نه در بدن مواد بیگانه میماند و نه از بیرون وارد میشود. بدین طریق کسانی که به لب گور رسیدهاند دوباره متولد شده تا پیری حقیقی و مرگ طبیعی که شاید در 300 یا 400 سالگی فرا خواهد رسید بدون کوچکترین ناراحتی زندگی خواهند کرد. بعضی از پختهخوران که 160 یا 180 سال عمر میکنند باز هم به پیری طبیعی نمیرسند و در نتیجهی بیماری میمیرند.
همهی صحبتها راجع به خصوصیات مواد غذایی که از آزمایشگاهها به دست آمده و با اسامی به اصطلاح پروتئین و ویتامین و غیره در کتابها پر شده است تماماً غلط و پوچ و گمراه کننده است. حقیقت این است که همهی خوردنیهای خام گیاهی یک نوع خاصیت را دارند؛ آنها غذای کامل هستند. هر یک از آنها دارای همه نوع موادی است که بدن انسان احتیاج دارد. آنها هیچ چیز کم و هیچ چیز زیاد ندارند زیرا با حسابهای دقیق طبیعت به وجود آمدهاند. ولی برعکس در همهی خوراکهای پخته چیزی وجود ندارد که سلولهای اصلی بدن به آن احتیاج داشته باشند.
بنابراین ما احتیاج نداریم گفتههایمان را با دلایل غلط و متضاد آزمایشگاهی ثابت کنیم. ما فقط قوانین طبیعت را میشناسیم، حسابهایی که به کمک آب و هوا و خاک و اشعهی خورشید در آزمایشگاه عظیم طبیعت انجام میگیرد را صحیح میدانیم و صحت گفتههایمان را با نتیجهی مثبت و نهایی ثابت میکنیم. هزاران افراد بشر در همه جای دنیا، حتی آنهایی که نااُمید و مُردنی به حساب میآمدند، از روزی که مصرف غذای پخته و داروها را متوقف ساختهاند، دیگر مریض نیستند و به هیچ نوع طبابت احتیاج ندارند. آن همه مطالعات و عملیاتی که تا به حال در راه بهداشت عمومی انجام گرفته مگر برای این نبوده که مردم را از بیماریها نجات دهند؟ تا کنون هیچ کس در این راه موفق نشده، ولی ما خامخوران موفق شدهایم و با راه طبیعی به مقصد نهایی رسیدهایم. ما حاضریم در هر موقع و در هر کجا که لازم باشد این حقیقت را با مدارک انکارناپذیر و عملاً به ثبوت برسانیم و همهی مخالفان احتمالی را قانع کنیم.
با تشکیل جمعیت خامخوران در علم بهداشت و اقتصاد عمومی یک انقلاب بزرگ ایجاد میشود و یک عصر جدید بدون بیماری و فقر و گرسنگی و نادانی شروع میگردد. هدف مقدس این جمعیت این است که حقیقت را به گوش همهی مردم دنیا و مخصوصاً به رهبران ملتها برساند و آنها را دعوت کند برای ریشهکن ساختن بیماریها، قدمهای صحیحتر و مؤثرتر بردارند. برای این منظور لازم است نکات زیر به ترتیب به اجرا گذارده شود:
1. غذای خام گیاهی، یگانه غذای حقیقی و طبیعی انسانها اعلام شود.
2. پختهخواری و گوشتخواری عمل غیر طبیعی و مضر اعلام گردد.
3. مصرف خوراکهای پخته در بیمارستانها و شیرخوارگاهها به کلی منع گردد و تغذیهی پرورشگاهها و سربازخانهها و سایر اماکن عمومی تدریجاً عوض شود.
4. مصرف سیگار، مشروبات الکلی و غیر الکلی، شکر، چای، قهوه، کاکائو، شیرینیجات و همهی فرآوردههای آرد سفید منع گردد.
5. از مصرف داروهای سمی و جراحی غیر ضروری خودداری شود.
6. تصفیه نمودن گندم، برنج، روغن زیتون و سایر غذاهای طبیعی قدغن شود.
7. عادت دادن نوزادها به خوراکهای پخته جرم محسوب شود.
8. برای نوشیدن مردم، آب چشمهی خالص بدون کُلُر تهیه شود و در دسترس آنها قرار گیرد.
9. به جای کودهای شیمیایی و سمپاشی، میوهجات و سبزیجات با متد طبیعی و ارگانیک به عمل آورده شود.
10. برای پاک نمودن هوای آلودهی شهرها یک راه اساسی پیدا شود.
11. هرگونه تبلیغات تجاری که مردم سودجو برای داروهای سمی و غذاهای پخته و یا تصفیه شده و یا کنسرو شده میکنند و آنها را بر خلاف حقیقت چون منبع سلامتی و انرژی معرفی میکنند شدیداً کنترل شود و منع گردد.
12. چون خامخورای بهترین وسیله برای پیشگیری بیماریهاست، لذا لازم است که خامخوران از واکسیناسیون اجباری معاف گردند.
13. زمانی که افکار عمومی توجه پیدا نمود و آماده گردید، پختهخواری غیر قانونی اعلام و مصرف غذای پخته مانند مواد مخدر جرم شناخته شود.
آرشاویر دِر آوانسیان
بنیانگذار خامخواری
کتاب خامخواری را بخوانید، به جمعیت خامخوارن بپیوندید تا به کمک هم این دنیا را از شر بیماریها نجات دهیم.
نشانی جمعیت: میدان سنایی- خیابان کامکار پلاک 2