🌟آنچه که توسط بشر امروز گرسنگی تعبیر میشود ـ به اصطلاح «فشردگی دل» و «چنگ» گرفتن معده ـ ربطی به گرسنگی نداشته و تنها نشانه حرکات مکانیکی معده در اثر عوامل مختلف میباشند.
🌟علائمی مانند سردرد، لرزش دست و پا و لرزش بدن، سرگیجه، «دل ضعفه»، ضعف جسمانی و امثال اینها که چند ساعتی بعد از نخوردن غذا به انسان دست داده و باز هم به عنوان علامت گرسنگی تعبیر میشوند در حقیقت نشانههای اعتیاد و یا عدم تنظیم قند خون میباشند نه گرسنگی.
🌟گرسنگی حقیقی ـ که مدتهاست بشر متوسط جامعه متوسط آنرا فراموش کرده ـ برعکس باعث ازدیاد قدرت و انرژی بدن، تیز شدن حواس، بالا رفتن هوشیاری و حرکت و فعالیت به جستجوی غذا میگردد.اگر قرار بود که حیوانات گرسنه در طبیعت دچار ضعف و سرگیجه و لرزش دست و دل شوند و به غش و ضعف دچار گردند دیگر هیچ حیوانی توانایی رفتن به دنبال شکار و تهیه غذا را نداشته نسل حیوانات از بین میرفت. در حالیکه برعکس در طبیعت مشاهده میکنیم که حیوان گرسنه، تیزتر و آمادهتر از همیشه کیلومترها به دنبال شکار دویده یا پرواز کرده با انرژی فراوان طعمه را بدام انداخته و به مصرف تأمین مواد مورد نیاز بدن خود و فرزندانش میرساند.
⭐️گرسنگی مانند تشنگی در دهان و گلو و بینی حس میگردد و با خوردن هر آنچه غذای مناسب برای بدن باشد فرومینشیند.
🌟هوس این غذا و آن غذا و «رفع نشدن» حس گرسنگی به دلیل اینکه به آنچه تمایل داشتیم دست پیدا نکردهایم باز هم بیشتر نشانه اعتیاد است تا گرسنگی. دوباره به طبیعت بازگردیم شیر یا پلنگ به خود نمیگویند امروز هوس گوشت آدم کردهام نه گوزن. هر آنچه را که بطور طبیعی غذای مناسب بدنشان است میخورند آنهم با صرفهجویی کامل و هر زمان که به مقدار لازم خوردند از خوردن دست میکشند تا یکماه بعد یا چندین هفته بعد که دوباره احساس گرسنگی کرده و وقت شکارشان گردد.به هر صورت فشردگی دل از حرکات معده (معمولا فرصتی که معده در اثر نخوردن مداوم غذا برای پاکسازی پیدا میکند) ناشی شده و اگر به آن بیتوجه باشید بعد از مدتی رفع گشته معده به آرامش بسیار دلپذیری خواهد رسید.
این حالت معمولاً در پرهیز از خوردن و در روزه آب به انسان دست میدهد. یکی دو روز اول معده دارای چرخشها و پیچشها و بیتابیهای مختلف میگردد پس از آنکه روزه و امساک در خوردن ادامه پیدا کرد معده به آنچنان آرامشی دست پیدا میکند که برای بشری که سه نوبت در روز و برمبنای ساعت غذا میخورد و نه نیاز بدن بیسابقه است.
پس احساسی که در معده ایجاد میشود حرکات و جنبشهای معده و تلاشهایش برای پاکسازی است آنچه که «خاموشش» میکند در حقیقت نخوردن است و نه خوردن.